پاتوق هواداران علی ضیا
این وبلاگ متعلق به علی ضیایی هاست!














                                                    (یا علی)

نوشته شده در سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ساعت 15:26 توسط نفس گنجی

 

اس ام اس تبریک عید فطر ، پیامک عید فطر


 

عید سعید فطر رو به سید علی ضیا و همه هواداران خوبش تبریک میگم

امیدوارم ماهتون عسل بوده باشه و عیدم حسابی بهتون خوش بگذره


 

یا علی

نوشته شده در سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ساعت 15:23 توسط نفس گنجی




















تموم شد  :( ولی خدایی علی ضیا خیلی خیلی خیلی خوب اجرا کرد  من که حال کردم :) الی همیشه علی همین جوری اد و خوشحال باشه (یا علی)

نوشته شده در سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ساعت 15:5 توسط نفس گنجی

 

سید علی ضیاء گفت: از اجرای خودم راضی‌ام. اما از برنامه نه! برنامه باید خیلی بهتر از این شود. به اسکورسیزی هم فیلمنامه بد بدهی نمی‌تواند فیلم خوب بسازد و من سعی می‌کنم با اجرایم برنامه را در حد معمولی به بالا نگه دارم.

 علی ضیا مجری سیما

به گزارش خبرنگار مهر، حالا دیگر چند سال است برنامه “ماه عسل” به یک عضو جدا نشدنی تلویزیون در ماه رمضان تبدیل شده است. برنامه‌ای که موضوع اولیه آن؛ دعوت از انسان‌های معمولی اما خاص، نه تنها گرفت بلکه اکنون چه بسیار برنامه‌های دیگری که بر همین اساس ساخته می‌شوند. با این حال این برنامه یک پاشنه آشیل دارد و آن صندلی اجرای “ماه عسل” است. صندلی که هر چند سال یک بار به کسی می‌رسد و روند استقبال یا نفی مجری تازه وارد همچنان تکرار می‌شود.

 

امسال سید علی ضیاء را روی این صندلی می‌بینیم. مجری جوانی که پس از تجربه‌ حضور در رادیو، به تلویزیون آمد و سابقه اجرای برنامه‌هایی چون “نیمروز”، “گزینه جوان”، “شب نشینی” و “خوشا شیراز” را در کارنامه خود به ثبت رسانده است. با وجود انتقادات فراوانی که از سر منطق یا علاقه به مجری قبلی برنامه؛ احسان علیخانی، به اجرای او می‌شود، به نظر می‌رسد لااقل بخش بزرگی از مخاطبان برنامه با حضور او را پذیرفته‌اند.

با این مجری آتیه دار پس از شب قدر در برنامه‌ای با موضوع اهدای عضو، درباره اعتقادات، میزان بازی در اجرا، توبه، میزان رضایت از برنامه، مهمان‌های سفارشی و نقدپذیری گپ زده‌ایم.

 خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر:‌ شما خیلی صریح در برنامه درباره اعتقاداتتان حرف می‌زنید و خودتان را هیاتی و بچه شیعه معرفی می‌کنید. واهمه‌ای ندارید بخشی از مخاطبان به ویژه جامعه روشنفکری را از دست بدهید؟

سید علی ضیاء مجری “ماه عسل”: کسی را به من نشان بدهید که از امام حسین (ع) خوشش نمی‌آید. کسی را به من نشان بدهید که تا به حال به هیات دخیل نبسته، کسی  که تا به حال نذری امام حسین را نخورده… هیچ کس نیست. همه‌مان اسم امام حسین (ع) که می‌آید ته دلمان می‌لرزد. چه آن اپوزیسیون و روشنفکر و حتی لائیک.

روزی پیش بزرگی بودیم و او گفت آنهایی که خدا را کتمان می‌کنند چه می‌گویند؟ می‌گویند خدایا تو نیستی! اول حرفشان می‌گویند خدایا، یعنی اشاره دارند که خدایی هست و ما دوست نداریم باشد…

من نگاهم نسبت به مردم سرزمینم این است که همه‌شان امام حسینی هستند. همه‌شان طرفدار حق و حقیقت هستند. همه‌شان اسم امام حسین (ع) که می‌آید دلشان می‌لرزد و هیچکس با اهل بیت با اسلام با دین به معنای واقعی کلمه‌اش مشکلی ندارد. با هر نگاه سیاسی. راستش من کسی که با امام حسین (ع) مشکل داشته باشد نمی‌شناسم.

* ملزومات اجرای شما، در برنامه‌ای که در دامن حضور مثالی ۱۲ امام معصوم در چنین دکوری قرار گرفته‌اید، چیست؟

- بیشتر سعی می‌کنم حرفم با عملم نزدیک باشد و آن چیزی که می‌گویم رفتار خودم باشد. اگر شبی به دلم می‌افتد که امشب باید برنامه به یکی از حضرات آل الله تقدیم شود، حتما این کار را می‌کنم و ابایی از آن ندارم…

*یعنی از پیش مشخص نشده که برنامه به چه کسی تقدیم شود؟

- نه اصلا. خیلی دلانه است. یک شب با بنیامین بهادری صحبت می‌کردیم پرسید امشب می‌خواهی برنامه را به چه کسی تقدیم کنی؟ گفتم امام باقر (ع). مشهد بودیم. گفت من و تو جوانیم… یک لحظه گفتم امشب شب حضرت علی اکبر (ع) است اصلا! همین. به همین سادگی، فردا شب شد شب امام باقر (ع) و آن شب شد شب حضرت علی اکبر (ع). بدون هیچ بهانه‌ای یک شب اتفاقی می‌افتد و دلم نزدیک می‌شود که بگویم حضرت حر. مثلا وقتی بازگشت به خودمان داشته باشیم شاید برنامه را تقدیم کنیم به حضرت حر. قانونی ندارم…

*اما به آن فکر می‌کنید.

- بله. به آن فکر می‌کنم تا دلیل ذهنی برای این اتفاق دلانه داشته باشم.

* چقدر بازی در اجرای شما است؟

خیلی کم. حسش را نداشته باشم بیخود حس نمی‌گیرم و اگر که حالم خوش نباشد مطمئن باشید هیچ احساسی از سمت من به بیننده نمی‌رود. چند شب قبل شعری ساده خواندم. به این خاطر که احساسی ایجاد نشده بود که بتوانم درباره‌اش صحبت کنم. به خودم قول داده‌ام با صداقت هرچه تمام‌تر با مردم کشورم روبرو شوم. اگر در لحظه‌ای احساسی دارم به آن‌ها بگویم. مثلا همین امشب به دلیل کم اطلاعی عده‌ای از روند برنامه‌های اجتماعی، اتفاقی افتاد و مردم حالا می‌دانند من کی صلوات می‌فرستم. چون شاید ۵، ۶ بار اتفاق افتاده که گفتم عصبانی بوده‌ام یک صلوات بفرستم؛ الهم صل علی محمد و آل محمد. برای همین مردم می‌دانند من کی صلوات می‌فرستم. به همین راحتی. حتی عصبانیتم را هم مخفی نمی‌کنم.

*منظورم از بازی صرفا اتفاقی منفی نیست. مهمانان برنامه شما عده‌‌ای انسان معمولی نیستند…

- اتفاقا ما مهمانان عادی تا دلتان بخواهد در برنامه داشته‌ایم. دکتر و مهندس عادی…

*بالاخره یک اتفاق ویژه در زندگی‌شان هست…

- نه هیچ اتفاقی. مثلا یک بار سه کوهنورد داشتیم که فقط می‌رفتند کوه و نکته ویژه‌ای نداشتند. یا آقای دکتری آمده بود که چشم پزشک بود و هیچ نکته ویژه‌ای نداشت…

* منظورم این است که جز این موارد معمولی، در مقابل حس و حال‌های ویژه جلوی خودتان را بگیرید. مثلا امشب من این طرف دوربین زار زار گریه می‌کردم اما شما مقابل آن به چند قطره اشک اکتفا کردید.

- جشن نفس امسال را من اجرا کردم. جشنی که در آن اهدا کننده‌ها و عضو گیرنده‌ها با هم آشنا می‌شوند و طبعا کلی گریه می‌کنند. من امشب دیدم اگر به دم آنها دم بدهم – با توجه به اینکه در این زمینه تخصص دارم و آنهایی که من را می‌شناسند می‌دانند خیلی وقت‌ها میکروفن هیئت دست منِ بچه هیاتی است و تخصصم این است که دل بدهم به دل نوحه خوان و شعری بخوانم که حضار تحت تأثیر زیادی قرار بگیرند و بخواهم همپایشان زار زار گریه کنم اتفاق غم انگیزی می‌افتد که شاید دلپذیر نباشد. اما پر از سرور و حال خوبی است. چرا که جان یک نفر نجات پیدا کرده و حال یک نفر خوب است. مادری به همین راحتی می‌گوید من نوه دار شدم؛ این گریه ندارد. درست است که در آن لحظه تب و تابی در جریان است و من هم لحظه‌ای نتوانستم محکم بایستم اما قرار من این بود که گریه نکنم.

سربالایی جام جم را که بالا می‌آمدم به خودم می‌گفتم علی تحت تأثیر قرار نمی‌گیری، علی گریه نمی کنی. علی مردانه بایست و اجرایت را بکن. اگر اشکی هست برای کسی دیگر است و… و حرف‌های دیگری که قبل از هر اجرا به خودم می‌زنم و از این دست تئوری‌ها که برای خودم دارم را تکرار می‌کردم. اما یک جاهایی دیگر زورم به خودم نرسید اگر صورتم مرطوب شد. برای گریه کردن تئوری نداشتم و نظر و نگاهم این بود که این گریه بیش از اندازه باعث شده ذائقه ما عوض شود.

ذائقه ملت ما خنده است به همین خاطر است که با اتفاقات ارزشمند یا غیر ارزشی‌شان به راحتی شوخی و برای هم پیامک می‌کنند. کافی است یک نفر پایش را اینطوری بگذارد می‌شود ۵۰۰ تا جوک! سن و سال یا جملات من می‌شود جوک! کار بدی است شوخی با بزرگان اما ذائقه این ملت لبخند و شوخی است. اما به دلیل اشتباهاتی که ما انجام دادیم ذائقه ملت را سمت اشک برده‌ایم در حالی که ماه رمضان ماه سرور است. اصلا امروز روز خیلی خوبی است. چون ما شب گذشته توبه کرده‌ایم و خدا بخشیده‌مان. بنابراین باید حالمان خوب باشد و انرژی داشته باشیم. شب عیدی است برای خودمان چون قرار است دیگر گناه نکنیم. اگر امیرالمؤمنین و حرف‌هایشان برایمان مهم است این حرف و فرموده امیرالمؤمنین است. یک جاهایی ذائقه ما را عوض کرده‌اند اما انشالله درست می‌شود.

*انشالله. پس حالا که توبه کرده‌اید دیگر مدام خودتان را در برنامه آدم بد و گناهکار نمی‌خوانید؟

- می‌دانید قصه ما چیست؟ قصه ما آدم‌هایی که شبیه منند این است که بوی گند گرفته‌ایم. بوی گند گناه‌هایی که هر لحظه انجام می‌دهیم و عادتمان شده. دیده‌اید وقتی کسی که بوی بدی می‌دهد در تاکسی کنارمان می‌نشیند سرمان را می‌کنیم سمت پنجره و فاصله‌مان را با او بیشتر می‌کنیم؟ من بوی گند می‌دهم اما بالایی می‌گوید بیا جلو بیا نزدیک‌تر. یک وقت‌هایی خودم رویم نمی‌شود بروم جلوتر. من خیلی خاکم به سر است. قصه ما اینطوری است. او می‌گوید بیا جلو اما من که بدبختی خودم را می‌دانم. او هم می‌داند اما زیادی مهربان است…

* گفته بودید که ۱۵ شب وقت می‌خواهید تا به آن چیزی که می‌خواهید برسید. فکر می‌کنید به هدفتان رسیده‌اید؟

- امروز برنامه مخاطب خود را پیدا کرده است. عده‌ای به خاطر این برنامه تلویزیون را روشن می‌کنند به خاطر نوع اجرا و حتی مهمان‌هایی که خیلی‌هایشان هم خوب نبوده‌اند، تعارف نداریم. تهیه‌کننده‌های برنامه به شدت زحمت می‌کشند اما فرصت انتخاب مهمان‌های بهتر از این نبوده. در انتخاب مهمان‌ها من کمترین دخل و تصرف را دارم و شاید فقط سه نفرشان را من تا به حال ایده داشته باشم…

*کدام مهمان‌ها؟

- بعد از ماه رمضان در مصاحبه مفصلی می‌گویم. شاید فقط چهار نفر را من ایده داده باشم. مثل موضوع اهدای عضو رضا داودنژاد. من تمام تلاشم را کردم که اتفاق تکراری نیفتد. اما به نقطه‌ای رسیدیم که شاید برنامه اهدای عضو نیاز بود تا برنامه بیشتر دیده شود. با این حال مهمان‌ها را آنها دعوت می‌کنند طراحی را آنها انجام می‌دهند گاهی من کمک می‌کنم…

* مثل همین امروز که افتتاحیه برنامه و پخش اذان را شما پیشنهاد دادید.

- بله. اصلا انتخاب این شعر برای همین است؛ هنگام رفتن تو اذان شد آه این صدا، صدای اذان است… گاهی روند نشست و برخواست‌ها را هم طراحی می‌کنیم. مثلا امشب دیدید به دلیل اتفاقاتی که کم اطلاعی از برنامه‌های این گونه است، برنامه به بیراهه رفت. در نقطه اوج نباید پلی بک پخش می‌شد… با این حال قطعا دوستان تهیه‌کننده به این موضوع آگاه هستند اما حتما اتفاقی افتاد که آنها مجبور شدند این کار را انجام دهند.

* مهمان سفارشی هم داشتید؟

- چون من هیچ دخالتی در انتخاب مهمان‌ها ندارم نمی‌دانم بوده یا نبوده. اطلاعی ندارم فلان مهمان را آقای تهیه‌کننده انتخاب کرده یا از جای دیگر به او گفته‌اند.

* از اجرای خودتان راضی هستید؟

- از اجرای خودم راضی‌ام. اما شاید اگر بپرسید از برنامه بگویم نه! برنامه باید خیلی بهتر از این شود. به اسکورسیزی هم فیلمنامه بد بدهی نمی‌تواند فیلم خوب بسازد و من سعی می‌کنم با اجرای خودم برنامه را در حد معمولی به بالا نگه دارم. حتی روزهایی که برای هر مجری حضور و نشستن با مهمانان آنچنانی سخت است، سعی می‌کنم برنامه را دلپذیر کنم تا مردم آن را ببینند و ما تصویر بدی نشانشان ندهیم.

* چقدر برای بهتر اجرا کردن مطالعه می‌کنید؟

- سعی می‌کنم چیزهایی بخوانم که هرکسی نمی‌خواند. حتی اگر نتوانم شعر مناسبی پیدا کنم به یک زایش ادبی دست می‌زنم. مثلا برای تولد امام حسن (ع)  دیدم به نقطه‌ای نمی‌رسم و باید چند شعر را بگذارم کنار هم و طوری با هم بخوانمشان تا کسی نفهمد شعرها وصله هستند. بنابراین با دوستم نشستیم و شعری نوشتیم که به کارمان بیاید. نتیجه هم خوب شد. بیت آخرش این بود: بر در چه زنی حلقه بیا بیت کریمان/ دیوار ندارد که دری داشته باشد.

* واکنشتان در برابر نقدها چیست؟

من یکی از انتقادپذیرین آدم‌های کره زمین هستم. خیلی راحت اجازه می‌دهم همه نقدم کنند، به نقدهایشان فکر می‌کنم و جبهه نمی‌گیرم. خلاف بسیاری از دوستان مجری که فکر می‌کنند تمام دنیا در آنها خلاصه شده، من اینطور فکر نمی‌کنم. هر کسی می‌تواند از منظر خودش مرا نقد کند و من از منظر خودم بپذیرم یا نپذیرم. چند شب پیش دوستم زنگ زد و گفت علی فلان جا فلان روز فلان حرفت خوب نبود. من برنامه‌ام را ضبط می‌کنم و بارها و بارها حداقل پنج بار آن را می‌بینم و ایراداتم را درمی‌آورم. آن قسمت از برنامه مورد اشاره دوستم را دوباره دیدم و به او پیامک دادم و گفتم بله درست می‌گویی. هیچ چیز ما تکمیل نیست اما انشالله روز به روز بهتر خواهیم شد. شک نکنید!

——————

گفتگو: مریم عرفانیان

علی ضیا مجری سیما


 

علی ضیا مجری سیما

الهی که خوشتون بیاد یا علی

نوشته شده در شنبه 28 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:59 توسط نفس گنجی








فردا نه پس فردا اخرین روز برنامه است دیگه نه ماه عسلی هست نه نمیمروزی نه..........نه.............!!!!!!حالا چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در شنبه 28 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:46 توسط نفس گنجی







                                                    (یا علی)

نوشته شده در شنبه 28 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:34 توسط نفس گنجی













                                                                   (یا علی)

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, ساعت 10:45 توسط نفس گنجی















دست های خالی رو خلی بر نمی گردونه   (یا علی)

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, ساعت 15:27 توسط نفس گنجی















                                                                 (یا علی)

نوشته شده در چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, ساعت 15:12 توسط نفس گنجی

 

شکل و شمایل «ماه عسل» امسال تغییر کرد و همین تغییر ناگهانی، بحث های دنباله داری به راه انداخت؛ جای علیخانی چقدر خالی است؟ علی ضیاء از پس اجرا برآمده؟
  • احسان علیخانی

SiteRooz.com
 

کشف نیست! بلکه اینها ویژگی های طبقه بندی شده و منحصر به فرد مجری است که در همه این سال ها به خوبی می شناسیمش و رفتارهایش را حدس می زنیم. کافی است فقط به ذهن نظم داد و برنامه های شاخصش را مرور کرد. نتیجه می شود اینها:

چالش با مهمان


علیخانی به عنوان مجری تاک شو، متوجه هست چه توقعاتی از او می رود. می داند که قرار نیست به عنوان یک عضو تزئینی حضور داشته باشد و صرفا مجالی بسازد برای اینکه مهمان برنامه حرف هایش را بزند. قرار است برنامه اش دیدنی و جذاب باشد نه تریبونی برای بیان افاضات.


SiteRooz.com

پس مهمان را به چالش می کشد؛ دقیقا چیزی که بیننده در دلش می خواهد. میان حرفش می پرد، نمی گذارد پنج دقیقه کامل او صحنه را در دست بگیرد. حتی گاهی خودش بیشتر از مهمان حرف می زند و از اجرای مونولوگ یکی دو دقیقه ای هم ابایی ندارد. او با مطرح کردن سوال های پی در پی سعی می کند مهمانش را – که عموما از حضور دوربین معذبند، یا برعکس به دلیل آگاهی از حضور دوربین و عادت به کلیشه ها، رسمی و جدی و خشک حرف می زنند – وادار به شکستن چهره نمایشی کند و با مطرح کردن سوالات غیرمنتظره، برای لحظاتی «خودِ واقعی» او را به بیننده نشان دهد.



تجربه بیشتر


احسان علیخانی به کارش مسلط است. می داند با هر مهمانی چطور برخورد کند و می داند که چطور صحنه را در دست بگیرد. می داند در این لحظه کدام دوربین باید کار کند، می داند کجا باید به نشان تایید سر تکان بدهد، کجا لبخند مشکوک بزند، کجا چهره در هم بکشد و کجا بزند روی پایش و هیجان نشان بدهد.


 
SiteRooz.com
علیخانی بعد از همه این سال ها، دیگر قلق اجرا دستش آمده و به محض اینکه کار بیخ پیدا کند یا خسته کننده شود، سر و ته حرف را جمع می کند یا حتی با جمله ای می فهماند که جای بعضی حرف ها در برنامه او نیست. کمتر دستپاچه می شود و اغلب خونسرد رفتار می کند (هر چند که گاهی رفتارهایش نمایشی شود).

به هر حال او آگاه است که میلیون ها بیننده او را می بینند و برای اثرگذاری بیشتر برنامه، لازم است گاهی «شو» اجرا کند. حتی اگر این شو – گاهی – در مدل لباس پوشیدنش هم جلوه کند...



نفر اول و آخر



SiteRooz.com

علیخانی هم روی صحنه خودی نشان می دهد و هم پشت صحنه برنامه را مدیریت می کند. دلیل بزرگ این کارگردانی دوطرفه، به تهیه کنندگی او برمی گردد، یعنی برنامه اش را از صفر تا صد (از فکر و ایده تا اجرای کامل روی آنتن) در اختیار دارد و در همه اجزایش دخالت می کند. به همین دلیل است که به راحتی دستور تغییر نما می دهد، میان حرف ها تذکر می دهد که فلان دوربین او را بگیرد، پلی بک ها و آیتم ها (میان برنامه ها) را به اتاق فرمان یادآوری می کند و حتی در لحظه، عصبانیتش را از عوامل صحنه و به هم ریختگی های احتمالی بروز می دهد. اینطوری، تماشاگر هم احساس می کند تنها حکمران کل برنامه علیخانی است که به برنامه رنگ می دهد.



اعتماد به نفس شدید


یک تیغ دولبه تمام عیار! تمام آنچه در ویژگی های قبلی خواندید، به اعتماد به نفس بسیار بالای این مجری برمی گردد. از یک طرف باعث جذابیت برنامه می شود و از طرفی او را تا مرز بی پروایی نابجا و جسارت بی دلیل پیش می برد (نکته ای که پاشنه آشیل همیشگی او بوده و از همین جا گهگاه، اَنگ «بچه پررو» هم متولد می شود).


SiteRooz.com

علیخانی به هیچ وجه مرعوب مهمانش نمی شود؛ نه جایگاه اجتماعی مهمان، نه سن و سال و احساسات او. آنچه به ذهنش می آید و لازمه برنامه می داند می گوید. به همین دلیل، هم می تواند طرفدارانی جدی برای خودش جمع کند و هم منتقدانی جدی تر. منتقدانی که گاه از خودشیفتگی او و نگاه از بالا به پایینش در ارتباط با مهمان می گویند و طرفدارانی که جسارتش را ستایش می کنند.



  • سید علی ضیاء
     

عکس های جدید علی ضیا مجری

کشف نیست؛ بلکه معرفی است! علی ضیاء را شاید خیلی ها در همین ویژه برنامه افطار می بینند؛ نه ظهرها خانه بوده اند که «نیمروز»ش را تماشا کنند نه به شبکه جام جم تعلق خاطری دارند ولی این ویژگی های مجری جوانی است که آینده روشنی دارد، اگر قدر بداند.

بازیگوشی

علی ضیاء اهل نمایش نیست بلکه جذابیت او در شیطنت ها و بازیگوشی های شیرینش است. اصلا شهرت او بیشتر به خاطر همین شخصیت خندان و خوشحال و سهل گیر است. اینکه زندگی و جوانی را در رفتار و چشم هایش می شود دید. به همین خاطر است که برنامه های او – معمولا – برنامه های ساده ای است؛ چالش های علیخانی وار ندارد  مهمان به سختی نمی افتد. نگران سوال های غیرمنتظره نیست، مضطرب نمی شود و [شاید] کلیشه ای هم جواب بدهد.


 

ضیاء بنا به ضرورت سوال می پرسد و آنها را هم با ملایمت خاصی مطرح می کند ولی پافشاری ملموسی برای گرفتن جواب سوالات و در آوردن جزییاتش ندارد. همه چی در سادگی و شیرینی تمام می شود. هم مهمان راضی است، هم دست اندرکاران.



تجربه کمتر


عکس های جدید علی ضیا مجری

طبیعی است که به نسبت علیخانی تجربه کمتری در اجرا دارد و این در جنس اجرایش [به خصوص در همین یکی دو قسمت اول ماه عسل« مشهود است. به خاطر همین کم تجربگی، در برخورد با مهمانی که گاردش را بسته یا جوگیر دوربین و پروژکتورهاست، از شیطنتش بهره می برد. ولی اگر راه همین بازیگوشی ها – به دلیل نوع یا رفتار مهمان – بسته باشد، دستش خالی می ماند. سکوت می کند و به مهمان مجال و تریبون می دهد. همین شیطنت های اغلب شیرین هم در جایی که مهمان آن را نپذیرد، دردسرساز می شود. هم مهمان را معذب می کند هم ضیاء را، پس درباره اش توضیح می دهد و سعی می کند از دل مهمان دربیاورد، کاری که هرگز از علیخانی سر نمی زند.



در کنار تیم


 

ضیاء برخلاف علیخانی به جای اینکه رنگ خودش را به برنامه بدهد، از برنامه رنگ می گیرد. در برابر برخی اتفاقات خاص روبروی دوربین با مهمانان نامطلوب و کم حرف، رسما تسلیم می شود و در گپ و گفت ها مسئولیت را متوجه عوامل دیگری بیرون از اجرای خودش می داند. تقصیری هم ندارد. او همیشه – به دلیل سن و سال و تجربه اندک – همیشه بخشی از یک تیم (بخوانید تهیه کننده) بوده و بخشی از یک تیم بودن یعنی به همان اندازه ای که جایگاه اوست، عمل کند یا پاسخگو باشد و نه بیشتر. به همین خاطر صحنه هرگز به طور کامل از آن او نیست. گاهی کارگردانی ذهنی اش هنگام ادای یک پلاتو با دستورات بیرونی (کارگردان و تهیه کننده) توفیر دارد و همین، همه چیز را به هم می ریزد.



اعتماد به نفس نرمالعکس های جدید علی ضیا مجری


همچنان که «اعتماد به نفس شدید» علیخانی تیغی دو لبه محسوب می شود، اعتماد به نفس کمتر ضیاء هم برای او، هم مفید و کمک حال است، هم خطرناک و کشنده. از طرفی باعث می شود که دلخوری و انتقاد و عبور از خط قرمزهای از پیش تعیین شده، خیلی کم اتفاق بیفتد و خطری متوجه ضیاء و برنامه اش نباشد و از طرف دیگر تسلط او بر برنامه اش را کم می کند و بسته به مهمان برنامه، میزان حضور و تاثیرگذاری اش را تغییر می دهد.

 در نتیجه این ویژگی، ضیاء گاهی در برنامه تسلیم محض است و بیننده اش نمی تواند هر لحظه منتظر یک اتفاق یا غافلگیری بماند (برنامه یا از اول، خوب از آب در می آید یا تا آخر از دست می شود!). طراحی و انتخاب لباس او به عنوان دم دستی ترین المان نمایشی، همیشه ساده تر و معمولی تر از علیخانی است و کمتر زرق و برق دارد و جلب توجه می کند. به این ترتیب می شود گفت که ضیاء به دنبال حکمرانی بر صحنه نیست.

حالا واقعا کودوم بهترن؟من که میگم  فقط و فقط علی ضیاعکس های جدید علی ضیا مجری

نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:50 توسط نفس گنجی











الهی که خوشتون اومده باشه به قول علی (مراقب خویاتون باشید یا علی)

نوشته شده در دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:38 توسط نفس گنجی












                                                                   (یا علی)

نوشته شده در یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:38 توسط نفس گنجی


 









برنامه که خیلی علی بود من که لذت بردم الهی شما هم خوشتون اومده باشه(یا علی)

نوشته شده در شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, ساعت 11:6 توسط نفس گنجی














                                                             (یا علی)

نوشته شده در شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, ساعت 11:0 توسط نفس گنجی












                                                                 (یا علی)

نوشته شده در پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:8 توسط نفس گنجی













                                                        (یاعلی)

نوشته شده در چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, ساعت 15:44 توسط نفس گنجی










الهی که خوشتون اومده باشه (یا علی)

نوشته شده در چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, ساعت 15:32 توسط نفس گنجی











دانلود قسمتی ازبرنامه:http://s1.picofile.com/file/7460464729/mahe_asal16.wmv.html (یاعلی)

نوشته شده در سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ساعت 7:59 توسط نفس گنجی













امیدوارم خوشتون اومده اشه من که حال کردم :) یا علی

نوشته شده در یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:34 توسط نفس گنجی


















بچه ها ه نظرتون اقای ضیا الان دارن کجا رو نگاه میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگر فهمیدین به منم بگید!!!!






الهی که خوشتون اومده باشه پس یا علی

نوشته شده در شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, ساعت 13:43 توسط نفس گنجی











                                                                    (یا علی)

نوشته شده در شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, ساعت 13:25 توسط نفس گنجی















                                                                  (یا علی)

نوشته شده در شنبه 13 مرداد 1391برچسب:, ساعت 12:45 توسط نفس گنجی









اومید وارم خوشتون اومده باشه (یا علی)

نوشته شده در پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, ساعت 11:35 توسط نفس گنجی











بچه ها برنامه خیل غمناک بود نه؟ من که اشکم در اومد علی ضیا رو هم که دیدید دم گریه و الهی بمیرم خدا صبر بده به تمامی خانواده هایی که داغ فرزند رو بر دل دارند واقعا خدا صبرشون بده(یا علی)

نوشته شده در چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:36 توسط نفس گنجی









اینم قسمتی از این برنامه:http://s1.picofile.com/file/7454070000/mahe_asal10.wmv.html (یا علی)

نوشته شده در سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, ساعت 14:40 توسط نفس گنجی

 

قدتون چنده؟
من قدم 190 هست
وزنم هم 86 کیلو هست

این آق
ا علی اگه بخواد حال یکی از همکارای رادیوییشو بگیره حال کدوم یکیشونو می گیره؟
کلا حال کسی رو نمی خواهم بگیرم
یعنی از اون خانوادهاش نیستم که این کارا بکنم


بهترین دوست رادیویی شما  کیه ؟
من از سردبیر ها کار انوشه میر مجلسی رو دوست دارم خوش فکر و متعهد هست
و از بچه ها افشین حسینخانی داداش گلمه من خیلی دوسش دارم و میثم فکریم خیلی برام عزیز هست

خودتون اجرای کدوم یکی از مجری های رادیو جوان رو قبول دارید؟
من کار فرشید منافی و فاطمه صداقتی رو خیلی می پسندم و از طرفدارای این 2 عزیز هستم

آقای ضیا قصد ندارند دلنوشته هاشونو به صورت کتاب منتشر کنند؟
انشاالله سال 89 یک کتاب شعر چاپ می شه از من
البته بسته به همت من داره
از دل نوشته ها نخواهد بود البته

ایشون که صدای به این زیبایی دارند آیا امکان داره یعنی خودشون دوست ندارن که صداشون وارد
خونه های مردم بشه اما این بار به صورت آلبوم نه اینکه از رادیو پخش بشه؟

داریم یک سی دی کار می کنیم چند شعر دکلمه کردم من
در مورد آواز هر چند که چند ترمی آموزش دیدم اما علاقه ای ندارم تو این زمینه


شماره موبایل علی ضیا چنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ترجیح می دم بعضی از فضا ها برای خودم باشه و خصوصی بمونه


اگرطرفدارا از علی بخوان كه اجرای تلویزیونی و بازیگری رو رها كنن ایشون قبول میكنن؟
من می خوام وظیفه م رو انجام بدم
حالا فرقی نمی کنه کجا و چگونه
گاهی توی درسه گاهی تویه هنر
هیچ فرقی نمی کنه
من بیشتر به انجام وظیفه م تو این دنیا فکر می کنم


علی ضیا دوست دختر داره؟
حاضره با دوست دخترش ازدواج کنه؟
میخواد چند سالگی ازدواج کنه؟
اگه بخواد ازدواج کنه نظر خودش مهمه یا خانوادش؟
اگه یه دختری رو خانوادش انتخاب کنه خودش نخواد یا برعکس خودش یه دختری رو انتخاب کنه
خانوادش قبول نکنه چیکار میکنه؟؟؟؟

در مورد این سوالات که خیلی از دوستانم ازم پرسیدن بگم
من به ازدواج فکر نمی کنم
پس معیاری هم ندارم
بهش فکر نمی کنم پس مطمئن باشید اتفاق نمی افته
و دوستم ندارم به ازدواج فکر کنم
معیار خاصی هم ندارم
دوست دختر هم ندارم و دوستم ندارم داشته باشه
دلایل خاصی برای خودم دارم
من هر وقت تنهام به پیشرفت می رسم
و تنهای رو دوست دارم زیاد

وقتی عصبانی میشی چیکار میکنی؟
کم عصبی می شم ولی اگه عصبی بشم
قطعا هیچ کاری نمی کنم
سکوت می کنم دوست ندارم کار اشتباهی بکنم

1-چرا "هستم"؟
هستم فقط برای 2 بیت شعر هست
گر من ز می موغانه مستم هستم
گر کافر و گبر و بت پرستم هستم
هر طایفه ای ز من گمانی دارد
من ز آن خودم چنان که هستم هستم
همین

2-چرا تصمیم گرفتید ستاره تصویر هم باشید؟
من این سوال رو جواب دادم
من نمی خوام ستاره بشم
می خواهم وظیفه ام رو انجام بدم
همین

3-قشنگ ترین و بدترین خاطره از زندگیتون؟
قشنگ ترینش شب عروسی خواهر بود
و سخت ترینش شب 20 اسفند بود

4-وقتی کامنت هایی رو که براتون میاد و میخونید چه حسی پیدا میکنید؟
بهترین لحظه دنیا برام همون دقایقی هست که نظرات دوستان رو می خونم
وقتی به من اعتماد می کنن و درد دل می کنن تا
حتی نقد می کنن
من بهترین لحظه زندگیمه وقتی عزیزی وقت می ذاره و متن من و می خونه

5-شما سربازی رفتید؟
نه نرفتم

شما که رادیو رو هیچ وقت ترک نمیکنید؟
من یه چیز رو مطمئنم
که من همیشه رادیو جوانی هستم
تو همین چند سال از رادیو تجارت تا خیلی از رادیو ها خواستن من برنامه ای اونجا داشته باشم
اما زیر بار نرفتم
من همیشه رادیو جوانی هستم

پول تلفن این علی ضیا چقد اومده که نمی پردازش ؟
پولش زیاد نبود رفیق ترجیح می دادم قطع باشه

 کدوم دانشگاه درس خوندید؟
دانشگاه کاشان

با چه رتبه ای کنکور قبول شدید؟
دانشگاه آزاد بودما

دیگه اینکه قصد ادامه تحصیل ندارین؟
حتما می خونم

اگه آره میخواین کدوم دانشگاه درس بخونید؟
من عاشقه شهید بهشتی و امیر کبیر هستم
اما فکر کنم باید به دانشگاه آزاد قناعت کنم
تازشم دانشگاه آزاد خیلی خوبه

علی ضیا عشق واقعی رو چی میدونه؟
من عشق رو تو این می بینم
کسی تشنه باشه بره کناره آب دست زیر آب بزنه
و فقط فکر کنه اربابش تشنه است
بچه های تشنه ان
و آب نخوره
تصویر من از عشق اینه


من خیلی دوست دارم صدابردار رادیو بشم باید چیکار کنم؟
من واقعا نمی دونم
در مورد پارتی هم
خدا برای همه کافیست

- در مورد متن هاتون
چرا انقدر لبخند براتون ارزشمند هست ؟؟

لبخند
واژه غریبی ایست برام
ما اومدیم تا لبخند خدا باشیم
مسیح لبخند خدا به انسانه
و علی (ع) سراسر لبخند و مهر
لبخند واژه غریبی ایست

2-چرا میخواید برید تلوزیون؟
اینو جواب دادم من اومدم که وظیفم رو انجام بدم برای انجام وظیفه

3-از من یا بقیه به عنوان شنوندتون ,از کسایی که میان وبتون ,از کسایی که در اینده میشن طرفدار این مجری سیمای
صداوسیما چه انتظاری داری ؟!!

در مورد همه دوستان شایعه های هست
حرف های پشت سرشون هست
اونا رو باور نکن و از خودم صحتش رو بپرسن
و همیشه حمایتم کنن همین
من به حمایت دوستان زندم

4- مخاطبتون ,شنوندنتون ,ببیندنتون باید چی ازتون بدونه و چی بخواد و چه انتظاری داشته باشه ؟؟
باید بخوان نقد کنن
باید در من بنویسن
در من صدا بشن
و من صدا و دست و چشم عزیزان باشم

5- تا کجا این فعالیت رسانه ای رو دنبال میکنی ؟
تا اونجا که باید
باید رفت ماندن از من بر نمی اید

6-موقعی که این سوالها رومیخونی اخرش که خواستی جواب بدی
چه سوالی بود که دوست داشتی و انتظار داشتی بپرسن ولی نپرسیدن ,خودت بگو و جوابش بده

دوست داشتم کسی بپرسه علی ضیا رو می شناسی؟
و من بگم 24 ساله دنبالش می گردم پیداش نکردم

7-بهترین کتابهایی که خوندی چی بوده؟
قطعا بهترین کتاب زندگیم
نهج البلاغه است که خوندم اما خیلی جا هاش رو نفهمید
چون قد فهم من کوتاهه

  کار کدوم گوینده و سردبیر رادیویی رو بیشتر میپسندن ؟
اینو جواب دادم
اما سردبیر ها کار مهدی زری باف و افشین حسینخانی یکتا و یگانه است درجه یک هست

زندگی برای شما چه رنگیه؟
تنهایی چی؟
عشق چی؟ صداتون چه رنگی داره؟

من عاشق رنگ سبزم
اتاقم و تمام وسایلم
رنگ اکثر لباسام
سبز هست
فکر کنم همه بچه سید ها عاشق رنگ سبز باشن

1_ملاکهاتون در آینده برای ازدواج چیه؟
2_چرا همیشه نظر خصوصی میذارین؟
3_چند تا دوست دختر دارین؟
4_تا حالا چند بار عاشق شدید؟

من این سوالا رو جواب دادم
من به ازدواج فکر نمی کنم پس ملاکی ندارم
حتی انقدر بهش فکر نمی کنم که نمی دونم چگونه انتخاب می کنم
و یه نکته
که هنوز عاشق نشدم البته عاشق دختر منظورمه
مگر نه
من کلا آدم عاشقیمم
عاشق گلم
درختم
هوایم
عاشقه بارونم

علی آقا چرا افرادی كه ازتون میخوان نظراشونو بخونین ولی تایید نكنین تایید میكنید توی وبتون؟
تلاش می کنم تایید نکنم
یه وقتای از دست آدم در میره معذرت دیگه

اگه من دوست داشته باشم عكس العملت چیه؟
نمی دونم
از اون سوالای سخته
من بیشتر فکر میکنم
برای رسیدن باید چه کار کرد نه برای دوست داشتن
تمام پنجره ها رو به آسمان باز است
ولی چگونه رسیدن هنوز یک راز است؟
این شعر منظورم رو از رسیدن بهتر می گه

شما متولد چه سال و ماهی هستید ؟
من متولد 26 شهریور 1364 هستم

من یکی از طرفداران شما اگر بخواهم از نزدیک شما را ببینم باید چه کنم؟
خودم هم نمی دونم
انشاالله فرصتی فراهم بشه که همه دوستان رو بشه از نزدیک دید

شما کدوم کارگردان ، بازیگر ، نویسنده ، خواننده ، شاعر ، مجری ، سردبیر ، تهیه کننده ، تیم ، فوتبالیست رو دوس دارین؟
داریوش مهرجوی- اصغر فرهادی :کارگردان
بازیگر زن: نیکی کریمی - گلشیفته فرهانی
بازیگر مرد: عزت الله انتظامی- پرویز پرستوی - رضا کیانیان- خسرو شکیبایی
نویسند: محمود دولت آبادی- ابوتراب خسروی
خوانند پاپ: علی رضا عصار- حسین زمان-روزبه نعمت اللهی- علی لهراسبی و...
خوانند مویسقی ملی: استاد شجریان- استاد ناظری-حسام الدین سراج
مجری: فرزاد حسنی
سردبیر: مهدی زری باف- افشین حسین خانی
تهیه کننده: علی زاهدی(تلویزیون)- شهره شایان(رادیو)


میخوام علی ضیا یه جك تعریف كنه!!
جک...؟
یادم نمی یاد باورتون می شه
اهل شعرم نه اهل جک
شعر طنز بلدم زیاد
ولی چون جک خواستید شعر نمی نویسم

یه سوال دیگه اینكه چرا اجراهای آقای ضیا نظم نداره؟
یه روز كه منتظریم باشن نیستن.یه روز كه اجرا ندارن رادیو رو كه روشن میكنیم صدای ایشونو میشنویم؟!
این دست من نیست دست دوستان هماهنگی هست

آقای ضیا شما به همه حرفایی كه توی رادیو میزنید ایمان دارید؟
من به حرفی که می زنم معتقدم
اما تو رادیو ما متن می خونیم
متن نظر من نیست نظر نویسنده و سردبیر هست

.اگر بخواهید به من به عنوان یكی از طرفداراتون یه هدیه بدین چی میدین؟
من یه بیت شعر بهتون هدیه می دم
بذارید من الان به دیوان حضرت حافظ فال بزنم تا از حفظ بگم
این غزل اومد
ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
زار و بیمار غمم راح جانی به من آر


از خواننده ها و بازیگرای زن و مرد ایرانی و خارجی از کی خوشت می آد؟
در مورد خارجی ها آهنگ خارجی گوش نمی کنم چون معتقدم ما فارسی هم کم می دونیم چه برسه به انگلیسی
اما از آهنگ های جرج مایکل خوشم میاد
بازیگرا هم آل پاچینو خوشم میاد

چه غذایی رو خیلی دوست داری؟
من همه غذا ها به جز خورشت بادمجان رو دوست دارم
 خاگینه های مادرم بهترین غذای دنیاست

مدل گوشیت چیه؟
من یه گوشی نوکیا دارم 6300

دوست داری هدیه چی بگیری؟
کتاب بهترین هدیه است

بهترین هدیه ای که گرفتی چی بود و از کی بود؟
از پدرم بهترین هدیه رو گرفتم که مردونگی رو یادم داد
جوونمردی رو یادم داد

در مدرسه تیز هوشان درس خوندید؟
نه نبودم

شما چه جوری وارد رادیو شدید اگر من هم بخواهم به رادیو بیایم چطوری میتونم بیان آیا شما کمکم میکنید
من از طریق نویسندگی اومدم
کمک نمی دونم الان می تونم یا نه
ولی قبلا می تونستم

من میخوام بپرسم اگه طرفداراتون از شما بخوان که کار تلویزیونیتون رو ادامه ندید و فقط تو رادیو باشید چقدر واستون مهمه؟
مهم نیست.درسته؟

این سوال رو گفتم
من می خوام وظیفه ام رو انجام بدم
برام رادیو یا تلویزیون فرقی نداره

و بعد هم اینکه واقعا به تمومه حرفایی که میزنین تو رادیو اعتقاد دارین
حالا نه اونایی رو که میدونیم برای موندن تو کار دولتی باید گفت.
بقیشو منظورمه..؟

این رو هم که جواب دادم

میخواستم بپرسم آقای ضیا توی شهر خودشون با دوستاشون با چه لهجه ای صحبت میكنن؟
من با هر کاشونی تو هر جای دنیا کاشونی و با لهجه حرف می زنم


من احساس می کنم که علی ضیا اوایل تو شعر خوندنش زیاد از وحید جلیلوند تقلید می کرد ،
شاید به نظر من این طوریه خود ایشون نظرشون چیه ؟

من صدا وحید جلیلوند رو دوست دارم
اما هیچ وقت توی شعر خوندن از هیچ کسی تقلید نکردم و نخواهم کرد


1-ماشین دارید؟ چه ماشینی؟
نه ماشین ندارم

2-به نظرتون برا چی به شما میگن خود شیفته ؟
از اونایی که می گن بپرسین ما که نمی دونیم

4-تو خونه تکونی چقدر کمک می کنید . شما از اونایی نیستید که سنگین ترین چیزی که بلند کرده میکروفن بوده؟
سال های پیش خیلی کمک می کردم امسال تهران بودم
اما 2 روز کمک کردم
تمام شیشه های خونه
و شامپو فرش کشیدن ها با منه همیشه

عید مسافرت میرین ؟ کجاها میرین ؟ اصلا کجا ها دوست دارین برین؟
نه مسافرت نمی رم
من دوست دارم ایران رو همه جاش رو ببینم
چون همه جاش زیباست

وقتی تنهاست به کسی که دوستش داره فکر میکنه؟؟؟؟
من بیشتر تنها و همیشه فکر می کنم
به زندگی و روزگار بی مولا فکر می کنم
این علاقه ی منه

کنکور کارشناسی ارشد دادن امسال؟؟؟؟
می دیم انشاالله کنکور رو


اگه دختر یا پسر داشتین اسمشو چی می زاشتین؟
دخترم اسمش: باران - غزل
پسرم: ایلیا

قد و وزنتون چقدره ورزش هم میکنین؟چه ورزشی؟
من والیبال حرفه ای بازی می کردم
الان باشگاه می رم اما خیلی کم

1)علی ضیا وقتایی که دلتنگ می شه یا غصش می گیره چیکار می کنه ؟ گریه هم میکنه ؟
گریه که می کنم زیاد
اگه گریه نکنیم که فرقی با سنگ نداریم

2)چرا هر وقت علی ضیا می خواد در مورد مولا علی (ع) چیزی بگه بغش می گیره یهو صداش می لرزه . علت خاصی داره ؟ البته شاید من اینجوری حس می کنم نمی دونم .
مولا علی تمام زندگی منه
شما وقتی از تمام زندگیتون حرف می زنید چه حسی دارید؟

3)علی ضیا خودش بیشتر دوست داره چه مدل و چه سبک برنامه هایی رو اجرا کنه؟
من برنامه های اجتماعی با فضای طنز رو دوست دارم

4)نظر علی ضیا در مورد هر کدوم از این اشخاص چیه ؟ اولین شاخصه ای که در مورد هر کدوم ازاین اشخاص به ذهنتون میاد چیه؟

1- فرهاد مجلسی: خیلی گله 2 - امین نبی الهی: رفیق خوبیه 3- افشین حسینخانی :داداش منه 4- فرزاد حسنی: فوق العاده 5 - مجتبی امیری: نمی شناسمش 6- میثم فکری: پسر گل و با سوادیه 7-سعید پورمحمودی : پر استعداد و خوش صدا
8- میلاد شیران : نمی شناسمش زیاد
9- رضا آفتابی: با نمک 10- قاسم اورنگی: خوبه 11- حامد مشکینی: با حاله

یه سوال شخصی اگه دوست نداشتن جواب ندن بچه های رادیو همش میگن حقوقشون کمه میشه بگن بابت هر برنامه چقدر بهشون میدن . خب فضولیم گل کرده.؟
فکر کن بالا ترین حقوق بچه ها 200 هزار تومنه
من که از اینم کمتر می گیرم

آخرین فیلمی که دیدن ؟
آواتار خارجیشه به رنگ ارغوان ایرانیشه

آخرین هدیه ای که دادن به کی بوده ؟
به خواهرم

آخرین هدیه ای که گرفتن از کی بوده ؟
از خواهرم

آخرین باری که گریه کردن کی بوده و برای چی؟
همین 2 ساعت پیش برای دلم بود

آخرین باری که از خنده روده بر شدن کی بوده برای چی؟

4 ساعت پیش بود الکی خندیدم

آخرین شعری که گفتن برای کی بوده در مورد چی بوده ؟
خیلی وقته شعر نگفتم

آخرین باری که عصبانی شدن کی بوده برای چی؟
یادم نمی یاد

آخرین باری که کتک کاری کردن (البته اگه بوده) کی بوده برای چی؟
من اهل کتک نیستم

آخرین باری که دروغ گفتن کی بوده به کی؟
دروغ هم اهل ما نیست

اگه بهش بگن که این امکان براش وجود داره که 3 نفر از همکاراش رو تبخیر کنه اونا کیا هستن ؟
من عاشقه همه آدما هستم
از مرگ و مردن به هر شکلش متنفرم
زنده باد مخالف من
این خیلی قشنگه

من بیوگرافی شما رو میدونم اما دوست دارم از شخصیت ، خصوصیا ت اخلاقی و رفتاری و صفاتی که همه شما رو با اون صفات می شناسن هم بدونم ؟دوست دارم یه بیوگرافی شخصیتی از شما بدونم می شه یه خلاصه ای از علاقمندیاتون رو بگین ؟
من از ورزش کردن
کتاب خوندن
درس خوندن
فیلم دیدن
کنسرت رفتن
لذت می برم
چند تا دوست دارم که از هم کلامی با اونا سیر نمی شم
عاشقه موسیقی هستم
هر سی دی آهنگی که تو بازار میاد تو خونه من پیدا میشه
دیگه چی بگم؟

 آقای ضیا میشه بگین اسم بلوتوثتون چیه؟؟؟
اسمش علی هست

در دوران تحصیل شاگرد زرنگی بودید؟معدلتون چند بود؟
نه همیشه جز چند نفر اول بودم
کمتر شاگرد اول بود
چند سال دبیرستان همیشه جز 3 تای اول بودم

شما چه آرزویی داشتید که بهش نرسیدید؟
من آرزو دارم که فقر نباشه
دل ها دل باشن نه ول
همه چی آروم باشه
و...

چه نوع فیلمهایی رو بیشتر می پسندید؟
فیلم های که به قد دانش من اضافه کنن

دوست داشتید چه کاره می شدید؟
همین الان همه چی خوبه
من یه مهندسم
که گوینده هم هست

دوست داشتید جای کی باشید؟
دوست دارم جای خودم باشم
اما راستش همیشه به مالک اشتر حسودیم می شه

وقتی تنهایید چیکار میکنید؟
تنها که نیستیم
همیشه خدا هست
همیشه او هست کنار ما

تفریح مورد علاقتون چیه؟
برم کنسرت
یا سینما
یا تئاتر
یا کتاب بخونم
یا با دوستام برم شام بیرون
یا برم توچال
یا برم محمد اناری آب انار بخورم
یا...
زیاده


 

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 11:57 توسط نفس گنجی










یا علی

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 10:39 توسط نفس گنجی









                                                               (یا علی)

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 10:28 توسط نفس گنجی
نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 10:18 توسط نفس گنجی






















                                                             (یا علی)

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 10:10 توسط نفس گنجی










                                                           (یا علی)

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 10:5 توسط نفس گنجی







اومید وارم خوشتون اومده باشه(یا علی)

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 9:56 توسط نفس گنجی













این هم بخش اغازین ماه عسله:http://s3.picofile.com/file/7446621612/mahe_asal_3.wmv.html الهی خوشتون بیاد

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 9:50 توسط نفس گنجی







                                                                    ( یاعلی)

نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, ساعت 9:44 توسط نفس گنجی















اومید وارم خوشتون اومده باشه (یا علی)

نوشته شده در یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, ساعت 16:5 توسط نفس گنجی